اميرمحمداميرمحمد، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره
امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 24 روز سن داره
ازدواج ماازدواج ما، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره
امیر علیامیر علی، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره
عقد ماعقد ما، تا این لحظه: 18 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

اميرحسین جون و امیرمحمد جون و امیرعلی جونم

امیرحسین گرما زده

عزیزم دیشب کنار شوفاز خوابیدی و فکر کنم گرما زده شدی بعدش تهوع داشتی و تب.آخر شب خونه بابابزرگ خوابیدی و امروزم مهد نبردمت.الان بهتری.
29 آبان 1392

خوشگلم تولدت مبارک

اميرمحمد تا این لحظه ،11ماه و 29روز و 11 ساعت و 38 دقیقه و 35 ثانیه سن دارد :. عزیز مامان کمتر از 12 ساعت دیگه 1ساله میشی. خوشگلم تولدت مبارک ...
29 آبان 1392

دسته عزاداري

اميرحسين عزيزم سلام.خوشگلم عزاداريات قبول باشه.امروز صداي نوحه رو شنيديم و سه تايي تو خيابون رفتيم و يه کوچولو با هيئت جلو رفتيم.آخر هفته چند شبي خونه بابابزرگ مي خوابيم و ميري هيئعت.يه کوچولو مريضي و بي حالي.تب داري و تهوع.اما صدات در نمياد ميخواي بري مراسم. روز آخر نذري بابابزرگه و ظهر يازدهم نهار ميدن امسال قورمه سبزي بود.ديشب تو مراسم شام غريبان همراه سجاد شمع روشن کردين و عزاداري کردين.ماماني ما رو هم دعا کن.به حرمت اسمت امام حسين دستمونو تو اون دنيا بگيره. السلام عليک يا اباعبدالله الحسين(ع)
29 آبان 1392

مراسم شيرخوارگان علي اصغر

عزيز مامان پارسال براي اولين بار به مراسم شيرخوارگان علي اصغر رفتيم.امسالم صبح کلاس دانشگاه رو برگزار کردم اومدم خونه و بعدش دوتايي رفتيم.به آخر مراسم رسيديم ولي لباس تنت نکردم آخه فرصت نبود و هوا هم سرد بود.ان شا الله حضرت علي اصغر نگهدارت باشه ماماني.
29 آبان 1392

دندون پزشکي

خوشگلم ديشب نصفه شبي بيدار شدي و ميگي لپم درد ميکنه.کمي بعدش دندون درد داشتي.روش نمک گذاشتم خوب نشد.بهت ايبوبروفن دادم و گفتم اگه خوب نشي فردا ميريم دندون پزشکي که زار زار گريه کردي و اشک ريختي که من ميترسم.صبح مهد رفتي و ساعت9اومدم دنبالت تو سالن نشسته بودي و دل درد داشتي کلاس زبانتم نرفتي.رفتيم واکسن يک سالگي داداشي رو بزنيم همونجا دندون پزشکي رفتيم به دندونات کلرايد زدن و سفارش کردن هر شب مسواک بزني.اما گوشت درد ميکرد و عفونت زده بود.دوباره شب دکتر. که اين بار 4 بسته شربت سفيکسيم برات نوشت با ديفن و يه شربت گياهي براي سرفه تا 14 روز ميخوريش و دوباره دکتر ميري.خدا کنه عفونتش خوب شه.فعلا که زياد خوب نيستي.خيلي دوست دارم.بوس ...
29 آبان 1392

واکسن يک سالگي

سلام پسملي يک ساله من.بالاخره واکسن يک سالگيت رو زديم .ماماني باهات صحبت ميکرد و ميخنوندت تا حواست پرت شه.اما تب داشتي و شبش هم دکتر گفت براچي بهت واکسن زدن و از دکتر صبحي کلي انتقاد کرد.دو شبه که تب داري و منم تا خود صبح بيدارم.عزيزم زودي خوب شو.نمي دونم اين همه تو مراسم بهت لباس پوشوندم و با تموم سنگينيت بغلت کردم چه جوري دوباره مريض شدي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
29 آبان 1392

شلیل

خوشگلم سلام.عزیزم کماکان مریضی.دهنت آفت زده کم اشتهایی.امروز میگی:چقدر شما فقیرین!!!برام سک سک نمی خرین.تو یخچالمون شلیل نیست!!و متاسفانه دوباره جلوی دراور خیس بود.میگی برو پاتو بشور کثیف شده. اما لباسات تمیزه!!!!الانم خونه مامانی هستی آخه جده اونجاست.خیلی دوست دارم بوس
29 آبان 1392

مهد تعطیل

سلام امیرمحمدم.از امروز سفیکسیم رو شروع کردیم.این هفته مهد نرفتین و دو روز رو مامانی اومده اینجا.امروزم من تعطیلم.کماکان سرماخورده ای.خیلی دوست دارم.بوس.(راستی هنوز راه نمیری!!)
29 آبان 1392

سرفه امیرمحمد

عزیزم سلام.دیشب تا خود صبح سرفه کردی.یه بارم از تخت افتادی!!!قلبم ریخت اما خودت بیدار نشدی.امروزم خونه مامانی تشریف داشتین.الانم دوباره اینقدر سرفه کردی که بالا آوردی.گلم دیگه طاقت مریضیتو ندارم.زودی خوب شو.باشه.قول.بوس
29 آبان 1392